وبسایت بسیجیان پایگاه شهید مطهری ده آباد

پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد امام خمینی ره

وبسایت بسیجیان پایگاه شهید مطهری ده آباد

پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد امام خمینی ره


شهید سید ابوالفضل حسینی ( سید محمد )


 


نام: سیدابوالفضل


نام خانوادگی: حسینی


نام پدر: سید محمد


تاریخ تولد:1339


تاریخ شهادت:1367/1/15 در سن 26 سالگی


محل شهادت: منطقه عملیاتی سلیمانیه عراق


 


وصیت نامه شهید سید ابوالفضل حسینی ( سید محمد )


بسمه تعالی


« و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء و لکن لاتشعرون »

« به آنها که در راه خدا کشته می شوند نگویید مردگانند بلکه زندگانند ولی شما در نمی یابید »

به نام خداوند متعال تنها آفریننده و خالق جهان هستی و تنهایی که فقط پرستش و عبادت سزاوار اوست و به غیر از او همه هیچ اند و نابود و زندگی همه به او بستگی دارد و اگر بخواهد همه را نابود خواهد کرد.

باسلام و درود به منجی عالم بشریت وبرپاکننده عدل جهانی امام زمان ( عج ) و به نائب بر حق او خمینی کبیر و با درود و سلام مجدد به امت شهیدپرور ایران و ملت شهیدپرور میبد و خانواده های شهداء،اسراء، معلولین و مفقودین و با درود فراوان بر شهدای اسلام از صدر تا به حال و از سمیه تا شهدای انقلاب اسلامی ایران که برای برقراری عدل و عدالت و نابودی ظلم و بیدادگری کوشیدند و خون شریف خویش نقش بر زمین نمودند و فدای اسلام عزیز نمودند و به جهانیان ثابت کردند که تنها اسلام است که مکتب جهانی است و برای همیشه پیروز و سرفراز خواهند ماند و با سلام بر پدر و مادر و برادران و خواهر عزیزم که امیدوارم زندگی خود را برای برقراری اسلام بگذرانند و بی خود تباه نکنند.

وصیت نامه خود را چنین آغاز می کنم.

« یا مقلب القلوب و الابصار ثبت قلبی علی دینک و لا تزغ قلبی بعد اذ هدیتنی و هب لی من لدنک الرحمه انک انت الوهاب »

بار خدایا ای برگرداننده دل و دیده دلم را در دینت ثابت نگه دار و از آن پس که هدایتم کردی دلم را منحرف مساز و از پیش خود رحمت بر من ببخش که تو بسیار بخشنده ای

خدایا تو می دانی که من تنها برای رضای تو قدم برمی دارم و تنها برای برقراری دین تو به جبهه آمده ام و تنها برای لبیک گفتن به نائب امام زمان تو به جبهه آمده ام پس ای خدا مرا یاری فرما تا به قلب دشمن یورش برم و دشمنان دین تو خون ناقابل خود را بر روی زمین بریزم و در راه اسلام شهید شوم. حال که ای خدای مهربان به من توفیق داده ای تا جزء قطره ای از دریای بیکران لشکر اسلام شوم می روم تا انشاالله اگر بخواهی این جان ناقابل خود را فدای اسلام عزیز نمایم. پس ای امت شهیدپرور میبد و پدر ومادر عزیزم پیامی به شما دارم که امیدوارم که آن را بپذیرید.

سلام بر تو ای پدر ومادر عزیزم که سالها برای من زحمت کشیدید و مرا به اینجا رساندید که در پیری دست ناتوان شما را بگیرم و یاریتان کنم باید مرا ببخشید زیرا زمانه طوری شده که باید رفت و اسلام را یاری کرد و چنان چه به اسلام یاری داده نشود از بین خواهد رفت و بعد از اسلام و من و شمایی نخواهیم ماند اسلام امروز به خون احتیاج دارد و تنها خون است که می تواند اسلام را نجات دهد وگرنه دیوهای خونخوار اسلام را می بلعند و آن را از بین می برند پس شما باید مرا ببخشید و تنها برای امام عزیز دعا کنید زیرا او بود که ما را از طاغوت نجات داد و چراغ هدایت اسلام را برای ما روشن کرد پس او را فراموش نکنید و او را دعا کنید و همچنین شما ای امت اسلامی میبد امام را دعا کنید و او را فراموش نکنید و زیاد به یاد خدا باشید که خداوند در قرآن کریم می فرماید: ” واذکرو الله کثیرا لعلکم تفلحون “ خدا را زیاد یاد کنید که شاید به فلاح و رستگاری برسید و تنها یاد خداوند است که انسان را از شیطان به دور می دارد که دعا و نماز همان یاد خداوند می باشد پس هر چه شما کردید یاد خدا را فراموش نکنید و آخرین پیام این است که به فکر جبهه ها باشید و رزمندگان عزیز را دعا کنید که این دعاها خیلی مؤثر است و خداوند نیز فرموده است: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را ،پس همیشه دعا کنید و از خدا بخواهید که اسلام زنده بدارد و کفر را نابود کند.

در پایان پیام جداگانه ای به پدر و مادر و برادران و خواهر عزیز و تمام اقوام و دوستان عزیزم:

پدر عزیزم سلام. امیدوارم که مرا ببخشید اگر اشتباهی کردم از من درگذری شاید من حرفهایی به شما زده باشم که موجب ناراحتی شما شده باشم امیدوارم آنها را فراموش کنید.

مادرم سلام. شما برای من زیاد زحمت کشیدی امیدوارم که مرا ببخشید. مادر جان هنگامی که خبر شهادت مرا ی فهمی می دانم که گریه می کنی امیدوارم گریه ات برای از دست دادن فرزندت نباشد بلکه برای آقا و مولایم حسین و غریبی او باشد. امیدوارم که از این اشتباهات من بگذرید و مرا ببخشید.

خواهرم سلام. امیدوارم که مرا ببخشید. تمام دوستان و اقوام به شماها سلام عرض می کنم. امیدوارم که مرا ببخشید شاید از من ناراحت شده باشید و شما را رنجانیده باشم. امیدوارم که آنها را فراموش کنید و مرا ببخشید و به شما ای دانش آموزان عزیز که مرا می شناسید و بر سر کلاس شما آمده ام پیامی دارم امیدوارم درس خود را به نحواحسن بخوانید و از خواندن درس کوتاهی نکنید چون درس خواندن شما نیز جنگی است بر علیه مستکبران و ظالمان، پس بکوشید اسلام و مملکت اسلامی را از فقرها و ضعف نجات دهید که این هم خودش یک نوع جهاد است و امید دیگری از شما دارم که اگر من در کلاس به شما نوباوگان انقلاب پرخاش نمودم مرا ببخشید و آنها را فراموش کنید و به شما همکاران عزیز امیدوارم که بکوشید و جوانان عزیز را با تعلیم و تربیت صحیح و مفید پرورش دهید تا انشاالله مملکت اسلامی از بیگانگان بی نیاز شود و چنان چه از من همکار خودتان اشتباهی دیده اید امیدوارم که مرا ببخشید و شما جوانان عزیز به جبهه بشتابید و اسلام را نجات دهید و حرف امام را جامه عمل بپوشانید.

تاریخ:دهم اسفندماه 1362

امضاء: سید ابوالفضل حسینی ده آبادی

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار