داستان روز1
آیت الله نخودکی و غذای شبه ناک:
سید ابوالحسن میر سعیدی نقل می کرد:حدود بیست سال قبل در همسایگی شیخ محمد علی فانی بودم وایشان حکایاتی مخصوصا از مر حوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی که دایی ایشان بودند برایم نقل می کردند.از جمله میگفتند:حدود دو سال در خدمت حاج شیخ حسنعلی در مشهد مقدس بودم.گاهی ایشان با حاج شیخ عباس قمی وحاج شیخ علی اکبر نهاوندی روز های تعطیل به خارج شهر می رفتند.من هم در خدمت ایشان بودم و از صحبت های شیرین ایشان لذت می بردم.از جمله ایشان می گفتند:حاج شیخ حسنعلی حدود هشت بار به مشهد مقدس مشرف شده بودندومخارج مسافرت رااز راه معالجه وحکاکی تامین میکردند.نامبرده می گفت ایشان در نهایت بی الایشی زندگی می کردند.لباس بسیار ساده ای از کرباس داشتند و خوراکشان محدود بود و دقت فراوان داشتند که از خوراکی های شبه ناک نخورند.از جمله می گفت روزی یک مجمعه غذای لذیذ آوردند.آنرا گرفتم،فرمودند بگو فردا قبل از ظهربیایند وظروف ان را بگیرند...
چون مجمعه را داخل منزل آوردم به من دستور دادند غذا ها را ببرم درب منزل فلان شخص در فلان کوچه و فردا صبح اول وقت بروم وظروف آن را بگیرم.چون مدتی بود غذای لذیذ نخورده بودم این کار برایم گران بود .بالاخره بعد از چند روز گله کردم که چرا غذا هارا در منزل مصرف نکردید.
فرمودند:این غذا ها از حقوق شخصی بود که در اداره دارایی کار میکرد وخوردن آن برای ما صحیح نبود ولی آنرا به کسی دادم که برای اوحکم خوردن میته را داشته که برای بعضی میته حلال می شود.مرحوم حاج شیخ،تقوا،پرهیز کاری وهشیاری عجیبی داشتند.
راضیات شرعیه وتوسلات به ائمه اطهار علیهم السلام وپرهیز از لقمه حرام وشبه ناک موجب این همه عظمت شده بود.شیخ فانی میگفت: بعضی گمان میکنند با یک چله نشین یا با اذکار یا اوراد می توانند مثل مرحوم حاج شیخ بشوند و حال آنکه کسی تحمل زحمات وسختی های طاقت فرسای آن مرد بزرگ را ندارد
منبع:کتاب "در محضر صاحب دلان"-ص 107
- ۹۳/۰۵/۱۱